امام عشق

یکی از محافظان مقام معظم رهبری می گوید:
یک روز که مقام معظم رهبری برای کوه پیمایی به کوه های اطراف تهران رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری، وضع مناسبی نداشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان را نداشتند! از رفتارشان هم مشخص بود که خیلی ترسیده بودند و این گونه به نظر می رسید که تصور می کردند الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد! ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با اخلاق ملایم و زیبای آقا مواجه شدند جواب داد: خیر، من و این خانم، دوست هستیم! آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم بین شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید! آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار، همراه خانواده خود در همان تاریخ آمدند و آقا هم خطبه عقدشان را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان، این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند. آن دختر غیرمحجبه، به یک دختر محجبه و معنوی، و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شد! (نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷)
اَعُوذُ باللهِ السَّمیعِ الْعلیمِمِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ و اَعُوذُ باللهِ اَنْ یَحْضُرُونِ، اِنَّ اللهَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.